خاطره تلخی که همواره در ذهنم خواهد ماند مربوط به ایام ماه محرم در اردوگاه است. همهی ما اسرای ایرانی در روز عاشورا در محوطه اردوگاه مشغول عزاداری برای سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام ) بودیم که با گذشت نیم ساعت نیروهای بعثی که بشدت اینگونه مراسم را سرکوب می کردند به طرف ما حمله ور شدند و با کابل و چوب و هر آنچه که در دست داشتند به جسم نحیف بچه ها زدند و سپس درب آسایشگاهها را بستند و نگذاشتند بچه ها حتی به دستشویی بروند و بدین ترتیب در یک محیط بسته تا مدتی بدون غذا و آب حبس شدیم و مرتب تأکید می شد چنانچه مرتبه دیگر چنین کاری صورت بگیرد به جای دو روز ، یک ماه با شما به همین صورت رفتار خواهد شد.