خاطرات اسارت

درباره دوسال اسارت دردراردوگاه تکریت نوشته خواهد شد

خاطرات اسارت

درباره دوسال اسارت دردراردوگاه تکریت نوشته خواهد شد

جزئیات تکان دهنده از شکنجه و به شهادت رسیدن اسرای ایرانی


بر روی برخی از اسرای تیر باران شده آهک یا مواد شیمیایی یا اسید می‌پاشیدم تا اثری از آنها باقی نماند. 
یک افسر ارشد گارد ریاست‌‌جمهوری عراق در بازجویی اخیر خود با اعتراف به شکنجه با سوزاندن، قطع اعضای بدن و کشتار هزار اسیر ایرانی گوشه‌ای دیگر از جنایات صدام معدوم علیه ملت ایران را فاش کرد.

به گزارش فارس، «علی البغدادی»، محقق و کارشناس عراقی با اعلام این مطلب گفت: این افسر بعثی از جلادان ماشین جنایت جنگی صدام علیه مردم عراق و ایران است که در پرونده خود اوراق سیاه بسیار زیادی دارد.

البغدادی افزود: فرد دستگیر شده سرهنگ «عبدالرشید الباطن» نام دارد و بازپرس ویژه گارد ریاست جمهوری عراق در جنگ علیه ملت ایران بوده است.
وی گفت: این سرهنگ بعثی به خوبی به زبان فارسی و فرهنگ و تاریخ ایران مسلط است و پیش از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران توسط استخبارات (اطلاعات) ویژه عراق و صدام برای تحصیل زبان فارسی به تهران اعزام می‌شود.
البغدادی تصریح کرد: سرهنگ عبدالرشید در بهار 1975 میلادی (اوایل دهه پنجاه شمسی) در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده است و با آغاز جنگ و تجاوز بعثی‌ها به ایران مأموریت می‌یابد اسرای ایرانی خط مقدم جبهه‌ها را بازجویی و از آنان کسب اطلاعات کند.
این پژوهشگر عراقی تأکید کرد: این افسر بعثی عراقی که چند بار مستقیم به صدام معدوم گزارش داده است، به خاطر جنایات جنگی بی‌شمار خود به دریافت مدال و نشان از سردار نگون بخت قادسیه رسیده است.
البغدادی افزود: عبدالرشید در بازجویی‌های خود اعتراف کرده است که به دستور فرماندهان ارشد ارتش و به ویژه گارد  

  بقیه در ادامه مطلب

ریاست جمهوری که از صدام دستور مستقیم داشتند، بیش از هزار اسیر ایرانی را کشته‌ است.
وی افزود: این جنایتکار جنگی در جریان بازجویی‌های خود اعتراف می‌کند که اسرای ایرانی را پیش از به شهادت رساندن شکنجه‌های شدید می‌داده است؛ برای مثال وی درباره یک اسیر ایرانی که بر اثر اصابت مین پایش را از دست داده بود، می‌گوید زمانی که این اسیر را بازجویی می‌کردم به علت مقاومتش شروع به قطع انگشتان دستانش نمودم پس از قطع هر انگشت و به فاصله هر دو دقیقه پس از قطع محل قطع شده را با فندک می‌سوزاندم تا اینکه تمام انگشتانش را بریدم، اما مقاومت حیرت‌آور او که بسیار جوان هم بود، من را خشمگین ساخت و با اره پای او را نیز قطع کردم، اما این اسیر ایرانی هیچ اطلاعاتی نداد.
این جنایتکار جنگی که در پرونده‌اش کشتار و اعدام‌های فجیع شیعیان و اکراد عراقی نیز دیده می‌شود، در 22 سپتامبر 1985 و در سال پنجم جنگ نیز در یک قتل عامل اسرای ایرانی 22 رزمنده جمهوری اسلامی ایران را که همگی زیر 20 سال سن داشتند، با شلیک تیر خلاص بر سرشان به شهادت می‌رساند، در حالی که این اسیران همگی دستهایشان بسته بوده و قربانی وحشیگیری این جنایتکار جنگی شده‌اند.
البغدادی در ادامه افزود: جنایات عبدالرشید الباطن در سال‌هایی به دستور صدام روی می‌داده است که رژیم منفور بعث مورد حمایت‌های آمریکا، شوروی و کشورهای مدافع حقوق بشر اروپایی قرار داشته است.
وی از قول این جنایتکار بعثی می‌گوید: سرهنگ عبدالرشید تأیید می‌کند که صدام در اعدام بیش از 450 اسیر ایرانی مستقیم و به همراه گروهی از همراهان همیشگی خود در تیم حفاظتش دست داشته است.
این کارشناس به نقل از این جنایتکار بعثی می‌افزاید: بر روی برخی از اسرای تیر باران شده آهک یا مواد شیمیایی یا اسید می‌پاشیدم تا اثری از آنها باقی نماند.
البغدادی به نقل از این بعثی جنایتکار تصریح می‌کند که وی در بازجویی‌های خود اعتراف کرده است، تا آنجا که در جریان بوده، ماشین جنگی جنایات صدام معدوم شش هزار اسیر ایرانی را به شکل فجیعی به شهادت رسانده است.

عبدالرشید عبدالباطن که اکنون نزدیک به دو سال است در زندان ویژه در اختیار دولت عراق است ، در بازجویی های خود تأیید می کند که از شکنجه اسیران ایرانی و اعتراف زیر شکنجه رزمندگان ایرانی برای مقام های عراقی فیلم و عکس تهیه می شد .

وی گفت که برای اعتراف گیری از اسیران ایرانی از تجربیات شکنجه علیه کردها و شیعیان عراق سود می جستیم ، سپس ابتکارهای روس ها و کشورهای بلوک شرق را نیز در این راه به مدد می گرفتیم

وی در خصوص شکنجه در زیر برف در اردوگاههای شمال عراق نیز می گوید : اسیران ایرانی را به روشی که روس ها به ما آموخته بودند ، برهنه می کردیم و آن ها را بر روی یک ناقوس بزرگ مجبور به نشستن می کردیم

وی در ادامه گفت : در عملیات والفجر 8 ایرانی های دستگیر شده شیوه های رزم خود را لو نمی دادند . پس دستور دادیم گروهی از غواصان ایرانی این عملیات را در حالی که دست هایشان با سیم های ویژه مخابرات بسته شده بود ، در کنار یکدیگر به موازات هم بخوابانند . آنگاه تانک را در مسیر سرهای آنان قرار دادیم سر آن ها در زیر تانک قطع شد ، اما باز هم صحبت نکردند و این اقدام باز هم ناکام ماند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی اردوگاه تکریت12

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد