خاطرات اسارت

درباره دوسال اسارت دردراردوگاه تکریت نوشته خواهد شد

خاطرات اسارت

درباره دوسال اسارت دردراردوگاه تکریت نوشته خواهد شد

احوالا ت اسارت

باسلام خدمت خوانندگان عزیز وبلاگ تکریت ۱۶امروزکه بیست هفتم ماه مبارک رمضان هست می خواهم یه حالتی را به شما عزیزان توضیح بدهم  که بتوانید احوالات اسرای اردوگاه  را بخوبی درک کنید درضمن این را بگم که بنده که خودم یه اسیر جنگی بودم که ملت ایران طلف کردن وبه عنوان آزاده نام گزاری کردن اصلا این سریال ها وفیلم هایی که درباره آزاده ها ساخته شده قبول ندارم  چون دربعضی جاها خیلی اغراق شده ودربیشترموارد هم حق مطلب ادا نشده است ...... 

    خب بریم سراصل مطلب عزیزان هنگامی که شما مومنان گرامی روزه هستید درطول روز یه حالت بی حوصلگی بیحالی واگه تابستان باشه تشنگی وزمستان باشه گرسنگی  دست میده منتظر اذان مغرب هستین که کی صدای اذان بگوش می رسد حال ماکه دراسارت بودیم درطول این چند سال اسارت همیشه این حالت رو داشتیم چون درتابستان از تشنگی حتی غش میکردیم ازکمبود آب ودرزمستان هم ازگرسنگی نای حرکت کردن رونداشتیم .................

ناگفته های فاطمه ناهیدی ازاسارت

از خودتان نپرسیدید که زن در جبهه چه می کند؟چرا، ولی با توجه به تخصصی که داشتم و مخصوصاً با عشقی که به خدمت به کسانی که به تجربه های پزشکی من نیاز داشتند، می دانستم که حضورم مفید خواهد بود. نترسیدید؟ چرا. یادم می آید که با صدای هر انفجاری بند دلم پاره می شد. من هیچ وقت جنگ را آن جور ندیده بودم.


ادامه مطلب ...

شما لطف کنید و خبررسیدن آ زاده را به خا نواده اش بدهید؛

شما  لطف کنید و خبررسیدن آ زاده  را به خا نواده اش بدهید؛

اتوبوس  ما در شهر اسلام آباد غرب در حا ل حرکت بود  که نو جوانی  خود ش را به اتوبوس  ما رساند و پس ا ز خوشامد گویی  از من شماره  تلفن خانواده ام را  خواست  تا خبر رسیدنم  به ایران  را به آنها  بدهد تا آمد م شماره  تلفن را  به ا و بگویم  اتوبوس  حرکت  کرد و مسیری طولا نی  را در شهر طی کرد نزدیک چهار راه  که رسیدیم ، ا ز پنجره  به بیرون نگاه  کردم و دیدم آن نوجوان د ر حا ل  دویدن است . نفس زنان به اتوبوس رسید وا ز پنجره  آن آ ویزان شد وشماره را به ا و دادم  ولی مطمئن  نبودم  که زنگ بزند . پس ا ز اینکه  به مشهد رسیدم و با ا ستقبا ل خوب هموطنا ن خو دم  روبرو شد م  همیشه آ ن استقبال با شکوه  را به  یاد دارم  و ممنون مردم هستم ، خا طره های ا ولیه ورود به وطن را با خود مرور می کردم وآن صحنه نوجوان ا سلام آبادی به ذهنم رسید ا ز خانواده ام  پرسیدم  که  آ  یا  کسی ا ز اسلا م آ باد غرب  زنگ  زده  که آ مدن  مرا  به ا یران  خبربدهد، خا نواده ا م  گفتند ا ز اسلا م آباد که نه ا زمشهد کسی زنگ زده بود . خوشبختانه تلفن  کسی که تماس گرفته بود را یاددا شت کرده بودند ،تما س گرفتم و ما وقع ما جرا را پرسیدم خانمی به من گفت که نو جوانی ا زا سلا م آباد  با ما تماس  گرفته  و گفته یکی ا ز آ زا دگان  مشهد  وا رد شهر ما شده  و من هر چه با تلفن آنها  تماس  می گیرم کسی جوا ب  نمی دهد چون برای  من که ا ز مخا برات تماس می گیرم تما س مجد د مشکل ا ست شماره آخر تلفن آزاده را که شما ره 5 بوده  تغییر دادم و شماره 6  را گرفتم که منزل شما ست شما  لطف کنید و خبررسیدن آ زاده  را به خا نواده اش بدهید؛ خیلی اصرار کرده  بود و شماره تلفن منزل داییش را داده  بود که مجددا با تماس با آن نوجوان از ایشان  تشکر کردم . هر چند خا طرات ورود به  میهن  خیلی زیاد است ولی این  دلا وری  و ایثار یک  نوجوان ایرانی که ظا هرا وضعیت اقتصادی  خوبی هم نداشت  بسی  جا لب  بود و افتخا ر می کنم  که برای  چنین مردمی شکنجه های اسا رت را تحمل کردم و به درجه جانبازی رسیدم.     

منبع :http://khaterat-m.blogfa.com/9005.aspx

مردادرهایی

همایش برزگ درکرمانشاه

اسیر ایرانی در اردوگاه های عراق هیچ حقوق انسانی نداشت

عراقی ها برنامه خود را به نحوی تنظیم کرده بودند که در سالا ول اسارات میزان غذایی که به اسرا می دادند بسیار کم بود و این کمبود غذا باعث کاهش وزن شدید و همچنین تحلیل قوای جسمانی میشد، عوارض این ناه8نجاریهای جسمی معمولا دراز مدت است و ئدر روزهای اسارت خود را نشان نمی داد.

دکتر علی خاجی، پزشک، پژوهش گر و آزاده ایرانی در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی پیام آزادگان در خصوص وضعیت سلامت آزادگان و همچنین بیماری های رایج اسرای ایرانی در زمان اسارت در اردوگاه های عراق گفت: به جز تبعات جراحات جنگی و مجروحیت ها، بیماری های پوستی شایع ترین بیماری دوران اسارت بود. وجود بیماری های پوستی هم عمدتا بخاطر عدم وجود حمام و سرویس بهداشتی های مطلوب و عدم وجود بهداشت عمومی در محیط اردوگاه ها بود. بیماری های پوستی مانند شپش عمدتا در همان سال اول ورود به اردوگاه گریبان اسرای ایرانی را می گرفت و کمتر اسیری را می توان یافت که به بیماری شپش مبتلا نشده باشد.

وی افزود: عراقی ها برنامه خود را به نحوی تنظیم کرده بودند که در سالا ول اسارات میزان غذایی که به اسرا می دادند بسیار کم بود و این کمبود غذا باعث کاهش وزن شدید و همچنین تحلیل قوای جسمانی میشد، عوارض این ناه8نجاریهای جسمی معمولا دراز مدت است و ئدر روزهای اسارت خود را نشان نمی داد.

وی مشکلات جسمی پیش آمده بعد از ضرب و شتم آزاگان را از دیگر مسائل مهم اسارت دانست و اظهار داشت: دوران اسارت مشکلات روانی بسیاری را برای آزادگان میهنمان ایجاد کرد و این مساله جز بر نامه های عراق بود و به نظر من عراقی ها در این زمینه موفق بوده اند.

خاجی وجود اضطراب را در اسرای ایرانی اثر جنگ روانی در اردوگاه های عراق دانست و گفت: کمتر اسیری را می توتن پیدات کرد که امروز از بیماری اضطراب رنج نبرد و اعمال این فشارها باریا ایجاد بیماری های روحی بر روی اسرای ایرانی همه حساب شده بود.

این آزاده ادامه داد: بیماری های دستگاه گوارش از دیگر بیماری های شایع اسارت بود، در این زمینه می توان نقش مسئولین اردوگاه های عراق را در این زمینه پر رنگ دانست، برای مثال ریختن پور لباسشویی در غذای بچه ها، به خصوص بچه هایی که در اردوگاه مفقودین اسیر بودند؛ برای ایجاد عوارض شدید گوارشی از جمله کارهای ضد انسانی آن ها بود، نهایتا تعداد زیادی از بچه های آزاده کشورمان بر اثر اسهال خونی و کمبود آب بدن به شهادت رسیدند.

وی خاطرنشان کرد: رسیدگی عراقی ها به وضعیت جسمی اسرای ایرانی به شدت نا مطلوب بود، اساسا تنها هدف آن ها حفظ اسیر برای تبادل اسرای ایرانی با عراقی بود تا بتوانند اسرای خود را آزاد کنند و توجحهی به وضعیت سلامت اسرا نداشتند و حتی در زمان بیماری اسرا، داروی کافی به اندازه ای که منجر به درمان مریض شود نمی دادند.

دکتر خاجی تصریح کرد: اسرای ایرانی را برای مداوای دندان بسیار کم از اردوگاه خارج می کردند، چرا که در اردوگاه ها ابزار دندان پزشکی وجود نداشت، در بعضی از اردوگاه در سالهای اول اسارت جنی مسواک . خمیر دندان وجود نداشته است، تنها مداوای عراقی باری دندان درد اسرای ایرانی کشیدن دندان آن ها بود، اساس تنها هدف زنده نگاه داشتن اسیر بوده است و این که آیا اسیری دندان یا چشم خود را ازدست بدهد برای آن ها مهم نبود.

آزاده خاجی در خصوص بیماری های دوران کهولت آزادگان گفت: اسرا بعد از پایان دوره اسارت و زمانی که به جامعه باز می گردند مانند مردم عادی زندگی می کنند اما در زمان کهولت سن، به دلیل ناهنجاری ها و مشکلات دوران اسارت دچار بیماری های قلبی و عروقی میشوند؛ استرس فراوان، شرایط بد زندگی و تغذیه نامناسب در زمان اسارت از جمله مسائلی هستند که باعث ایجاد عوارض قلبی و عروقی می شوند و نهایتا منجر به حمله قلبی می شود.

وی با ابراز تاسف از عدم ایجاد سیستم پایش سلامت در بین آزادگان گفت: متولیان امر بعد از گذشت بیست سال از پایان اسارت آزادگان قدمی در جهت چکاپ و پایش سلامتی آزادگان برنداشته اند و جا دارد در این راستا قدمی جدی برداشته شود، مفاصل اسرا به دلیل عدم وجود اطاقهای نورگیر در اسارت، قلب آن ها به دلیل استرس و اضطراب، دستگاه گوارش آنها به دلیل نوع غذای نامطلوب دوران اسارت به شدت در معرض آسیب شدید قرار دارد، همچنین سیلی زدن یکی از عادت های زشت عراقی ها بود که به این خاطر پرده گوش بسیاری از اسرای ایرانی دچار آسیب شده است، از این رو نیاز واقعی به وجود سیستم پایش سلامت آزادگان احساس می شود.

این پژوهشگر در پایان با اشاره به گزارشی که از صلیب سرخ جهانی در خصوص اسرای ایرانی منتشر شده است اظهار داشت: گزارشی رسمی از تعداد شهدای ایرانی در اردوگاه های عراق وجود دارد که البته ما معتقدیم تعداد واقعی بسیار از این تعداد بیشتر است، آمار رسمی که توسط صلیب سرخ جهانی و مسئولین بهداری های عراق منتشر شده است تعداد 574 شهید است، از این تعداد، 10 نفر به دلیل این که اطلاعات کاملی از آنها در دست نبوده از مطالعه حذف شده اند، از 564 نفر باقی مانده که در طی این ده سال به شهادت رسیدند، تعداد 23 نفر نیروی ارتش، 57 نفر سپاه، 194 نفر نیروهای بسیجی و نیروهای جهاد و 35 نفر هم غیر نظامی بوده اند و 47 نفر از آنها هم وضعیت مشخصی نداشتند، در بین این تعداد اسیر علت مرگ 44 درصد اصلا مشخص نشده است و این نقطه ضعف بزرگی برای عراقی ها و صلیب سرخ است، 6/15 درصد بر اثر بیماری های عفونی و 4/15 بر اثر آسیب ها به شهادت رسیدند، درصد کمی هم از علت مرگ را نارسایی کلیه و قلب، کهولت سن، سرطان و خستگی شدید به خود اختصاص داده است.

 
منع موسسه پیام آزادگان